فلا أقسم بالشّفق
الذین امنوا و عملوالصالحات لهم أجر غیر ممنون
قسم به شفق و روشنی آن وقت غروب
کسانیکه ایمان بیاورند و نیکوکار شوندبرای آنهاست اجری بی منت و نیکی بی پایان
ازشقایق های وحشی باز پرس که محرم اسرار ما هستند. آنها با تو خواهند گفت
که شرط شیدایی حق آزادگی است و داغدار بودن و غسل خون. و عجیب اینجاست
که چگونه اسرار حق در این صورت های خاکی جهان کثرات ممثل شده است .
شقایق را وحشی میخوانند چرا کهآزاده است و رنگی از تعلق ندارد. در دشتهای دور
لابلای سنگ ها می روید به آب باران قناعت می کند تا همواره تشنه باشد و بسوزد.
داغ دلش و گلبرگ های به خون آغشته اش راستی که او را به شهید ماننده می کند
و عجبا از این تمثیل که چه بجاست!