Quantcast
Viewing all 1417 articles
Browse latest View live

روایت ایثار

Image may be NSFW.
Clik here to view.

بزرگداشت و احیای یاد و منش شهیدان

با انجام کارهای پژوهشی

 وتولید آثار مکتوب و چندرسانه‌ای

 از سیره و زندگی آنان

 امری بسیار ضروری است 

که لازم است کارهای صورت گرفته در این زمینه

 عمیق، دقیق و با بهره‌گیری از هنر و تحقیق باشد تا ماندگار و اثرگذار شود

 بزرگداشت شهیدان، احیای نام آنان، تحقیق در مورد کارهای آنها،

 تولید آثار مکتوب و تصویری و صوتیو امثال اینها

 از زندگی آنها و از اقدامات و جهاد آنها، 

کارهای بسیار باارزشی است

اینها معجزه‌ی انقلاب است.

 این خیلی مهم استپژوهش و جمع‌آوری آثار شهدا و ایثار گران

 در چهار حوزه‌ی عملیّات‌پژوهی، شهیدپژوهی، تاریخ شفاهی، خاطرات شفاهی؛

مقام معظم رهبری 



روایت ایثار

یا ایها الناس‌ أذکروا نعمت الله علیکم

ای مردم به یاد داشته باشید نعمتهایی را که خدا بر شما عرضه داشته است

قرآن کریم

 یاد این مردان و زنان دلاور یعنی مادران و پدران شهدا 

مثل یاد خود شهدا همیشه زنده است.

 این ها از خاطره یک ملت و یک تاریخ هرگز نخواهد رفت.

 یاد شهیدان باید همیشه در بین ملت ما  باقی بماند

 هنوز خیلی حرفها گفته نشده است 

خیلی از خاطرات جوانان شما فرزندان شما

 هنوزثبتنشده

 گفته نشده بیان نشده

 و یاد حماسه دفاع مقدس

 باید همیشه در کشور ما باقی بماند جاودانه باشد. 

(مقام معظم رهبری)

Image may be NSFW.
Clik here to view.


روایت ایثار


متن مصاحبه با مسئول موسسه فرهنگی هنری روایت ایثار



یک پژوهشگر با حدود پانزده هزار جانباز و خانوادهشهیدمصاحبه وخاطرات

 آنها را ثبت کرده است ، 

آقای سید محمد جوزی بیشتر از دودهه است دوربین بدست بویژه در گلزار

 شهدابا مادران شهید به گفتگو می نشیند؛

                                                                                    

یکی مرد جنگی به از صد هزار این حکایت مردیست که به تنهایی به اندازه چند نهاد

 عریض و طویل کار کرده و

 توانسته با بیش از ۱۵۰۰۰هزار جانباز و خانواده شهید مصاحبه

 و خاطرات آنها را ثبتکند ، سید محمد جوزی ، که خود برادر دو شهیداست منتظر

 نامه های نهادهای دولتی نمانده که در چرخه های اداری گم یا بایگانی شود ،

 بی سر و صدا و صبور بیست سال است که دوربین به دوش گرفته و در گلزارهای

 شهدا با خانواده شهیدان به صحبت نشسته است ، بهشت زهرای تهران باشد یا

 مشهد ،لواسان باشد یا شهر رویان در شمال ، برایش فرقی نمی کند ، همه جا به

 دنبال خانواده های شهداست .


آقای جوزی میگوید :

 ما شروع کردیم در سه محورثبت و ضبط و جمع آوری ،آرشیو و نگهداری و انتشار ،

 حدود پانزده هزار مصاحبهتا حالا تونستیم ثبت و ضبط کنیم .


آقای جوزی : مثلا ما از ننه علی از نوزده سال پیش فیلم داریم هرجا که ایشونو دیدم


 پنج تا ده دقیقه ازش فیلم گرفتم نزدیک پنج ساعت خاطراتشو ضبط کردم قرآن از


 حفظ می خوند حتی همون کلبشو که تخریب کرد شهرداری اون کلبه رو ما یه فیلم


مستقل  یه ربع فقط دور این یادداشتهای مردمو اون چیزهای که توشه رو فیلم برداری

کردیم صدا و سیما هم فکر نمی کنم یه دقیقه فیلم داشته باشن از این.


کار برای شهدا لنگ نمی ماند و تنها چیزی که اینجا مشکل نبوده پول و امکانات مالی


بوده آقای جوزی این پاسخ را در جواب سوال ما که می پرسیم با هزینه های این کار

 عظیم چه می کنید می گوید :


تمام اینها رو همین بچه هایی که می شناسیم دور و برمون هستند همین برو بچه 

های جنگ و حزب الهی ، هیچ کس دریغ نمی کنه .

 واقعا تنها چیزی که تو قضیه شهدا برای ما مشکل نبوده امکانات مالی بوده است .


گزارشگر : احیانا به این نهادها مراجعه کردید ، کمکی مثلا همکاری باهاتون داشته باشن؟

آقای جوزی : والا یکیش خود بنیاد شهید ، گفتیم بابا حیفه یه نسخه از این داشته

 باشید یه سنگهایی جلوی پای ما انداختند که اصلا پشیمون شدیم و ادامه ندادیم .

گزارشگر : چیکار کردند یعنی ؟

آقای جوزی : مثلا من رفتم اونجا میگم که ما حدود هشت هزار تا مصاحبه داریم 

همه روی دی وی دی هستش باید بره روی هاردهای اکسترنال ، طرف برگشته میگه

 اینها و نام پدرشونو شماره پرونده شون رو در بیارید گفتم خیلی ممنون یه ده نفرو ما

 باید بذاریم که فقط بشینن اینا رو دربیازن گفتم وقتی ما از یه شهید مصاحبه

می گیریم دوربیم ما روی این عکس و سنگ مزارش اول می چرخه و مشخصه که 

نامش و نام خانوادگیش چیه نام پدرش چیه تولدش کیه..

گزارشگر : تنمان می لرزد وقتی آقای جوزی می گوید 50% کسانی که مصاحبه

 گرفته شده فوت شده اند.

آقای جوزی : این خیلی مسئله مهمیه ، 50% از این مصاحبه هایی که ما گرفتیم

 یعنی الان منحصر به فرد است حالا کی این آقایون می خوان از خواب گرون بیدار

 بشن به خودشون بیان و یه فکری به حال این مسئله بکنن ، با این هنه تاکیدی  که

 مقام رهبری دارد .

سید محمد جوزی۵۱ ساله است و سابقه زندان ساواک ، مبارزه در دوران انقلاب و

 حضور در جبهه را دارد اما می گوید چیزی که در این مصاحبه ها دستگیرم شده پیش

 از این دستگیرم نشده .

آقای جوزی : باور کن من این قدری که تو این مصاحبه نسبت به این مسائل 

پیدا کردم در وقایعی که خودم دیده بودم پیدا نکردم و نکته بسیار جالب و قابل توجه

 اینست که هیچ خانواده ای حتی یک جانباز 70% و ویلچری و آسایشگاهی ما هر

 چقدر که کلنجار رفتیم سر سوزن ندیدیم که تو دلشون اظهار پشیمونی کنن بلکه با

 نهایت میل و اشتیاق میگن  که ای کاشما هم شهید شده بودیم و ما هم به این راه

 با ارزش وافتخار می رفتیم و من فکر نمی کنم که در هیچ جنگی و در هیچ کجای

 دنیا سابقه داشته باشد الاّ صدر اسلام .

آقای جوزی هنوز خسته نشده و با شور و شوق این کار را ادامه می دهد چون آن را

 ادامه انقلاب و دفاع مقدس می داند .

انشاءالله بتونیم امانت شهدا را به نسل های بعدی هر چه دست نخورده تر منتقل 

بکنیم ما هر چی جلوتر می ریم ذوق و شوقمون بیشتر می شه و اتفاقا اونقدر  هم

 شیرین هستش که انسان هی اشتهاش بیشتر میشه


روایت ایثار

بسم رب الشهداء و الصدیقین

از این هزاران هزار حادثه (در انقلاب و دفاع مقدس) لااقل یک فهرست تهیه کنید

(مقام معظم رهبری) 

یک پژوهشگر با حدود پانزده هزار جانباز و خانوادهشهیدمصاحبه وخاطرات

 آنها را ثبت کرده است ، 

آقای سید محمد جوزی بیشتر از دودهه است دوربین بدست بویژه در گلزار

 شهدابا مادران شهید به گفتگو می نشیند؛

در حال حاضراز این 15000 مصاحبه 9150 شناسنامه شده و بر رویسایت روایت ایثارhttp://www.revayateisar.ir/ قابل رؤیت است.

این موسسه آثار 15000شهید را ضبط و نگهداری نموده است

این آثار شامل فیلم مصاحبه با خانواده و همرزمان شهید

عکس مزار

 اسکن تمام عکسهای شهید

اسکن نامه ها و دستنوشته ها

مدارک وشناسنامه

و حتی وصیتنامۀ شهید میباشد

تمام این آثار دسته بندی شده و با عنوان شناسنامۀ شهید در سایت روایت ایثار قرار داده شده است.

 کاربر میتواند وارد این سایت شده ،نام شهید مورد نظرخود را در بخش عمومی تایپ کند

سپس واژۀ جستجو را کلیک نموده اطلاعات  مختلفی از شهید را مشاهده بنماید اطلاعاتی از قبیل تاریخ ولادت و شهادت ، نحوۀ شهادت، برخی خصوصیات اخلاقی و غیره...

اگر مراجعه کنندۀ محترم به این سایت نیاز به اطلاعات بیشتری از شهید داشته و بخواهد آثار وی را دریافت بنماید میتواند وارد بخش ارتباط با ما شده و درخواست خود را مطرح کند 

 در اسرع وقت آثار شهید مورد نظر به آدرستان ارسال خواهد شد.

باتشکر

مؤسسۀ فرهنگی هنری روایت ایثار

 

روایت ایثار

revayateisar.ir/Translate this page
از این هزاران هزار حادثه (در انقلاب و دفاع مقدس) لااقل یک فهرست تهیه کنید (مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای). پشتیبانی توسط گروه برنامه نویسی ایران وب مارکت.
سحر زهاتف غیبم رسید مژده به گوش

که دور شاه شجاع است می دلیربنوش

شد آن که اهل نظر بر کناره می‌رفتند

هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها

که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش

 

امامت


 امامت

 مقام‌انبیاء و اوصیاءاست.

امام،

معدن‌نبوت است.

امام

زمام‌ و عنان‌دین،

نظام‌مسلمین،

صلاح‌دین

و عزت‌مؤمنین است.

 امام، 

ریشۀبالندۀاسلام

و شاخۀسربلندآن است.

امام،

 متمم و مکمل‌نماز،

 زکات، روزه، حج وجهاد است.

امام،

ماه‌چهارده‌تابان

امام

چراغ‌فروزان 

نورطالع

 اخترراهنما در اعماق تیرگی‌ها

امام

دلیل هدایت

و نجات‌بخش از هلاکت است.

امام

 ابربارندۀ‌پیاپی‌آسمان

 سایه‌افکن‌زمین‌گسترده

امام

چشمۀجوشان

 برکه و گلزار است.

 امام

 یگانۀدوران

خاصّه‌اش علم

 و نشانه‌اش حلم است.

اماماظهورکن!

امامت

امامت

      مقامی است که خداوند،ابراهیم خلیل‌الله را پس از پیغمبری به مقام

 خُلَّت(دوستی) بدان ممتاز ساخت. آنگاه که ابراهیم را،پروردگارش به کلماتی

آزمود و چون همه را به پایان رساند، فرمود: من تو را امام‌مردم خواهم ساخت.

                ما به آل‌ابراهیم کتاب،حکمت‌و ملکی‌عظیم داده‌ایم 

استقامت

صبر، حالت زیبای روح است اما استقامت، کردار است

برترین عبادت

معرفةالله اعظم‌العبادات است

و همۀتکالیف مقدمۀمعرفت خداوند هستندکه میوه وثمرۀآن

امام‌شناسی است و محبت‌صادقانه به ایشان

آیة‌الله‌بهجت‌رحمۀ‌الله‌علیه


غربت

 

   حکمت۵۶            

   الغنی فی الغربة وطن، والفقر فی الوطن غربة

  ثروتمندی در غربت،همچون در وطن بودن است و تهیدستی در وطن، همجون

                                                                                                      غربت!

یا مصطفی محمد

 

 یا مصطفی محمد، میمَت

 

                            مَودّتِ اُلوهیت

 

          حامد و احمد، نشانِ مُرسَلیَت

 

                        مقصود و منظور و منظر خلقت

 

                                                          دالِ تو،  دالِّ بر نهایت

 

 روشنگر ره هدایت

 

                                    من قاصرم از توصیف مقامت

 

                تنها گویم

 

 مبارکباد میلادت

 

 

این وبلاگ هک شد

بی ستون را عشق کنده ومی کند چه بخواهیم و چه نخواهیم

فیلم منتشر نشده از ننه علی
ننه علی؛ شاید وقتی دیگر

Image may be NSFW.
Clik here to view.

 ننه علی از جمله مادرانی بود که سال‌هاست داغ جدایی فرزندانشان را تحمل کرد و در کنار قبر فرزندش آلونک برای خود ساخته بود که میعادگاه عاشقان انقلاب اسلامی شده بود.

به گزارش فارس: هر وقت مراسمی در کشور برپا می شود مثل اعیاد مذهبی و یا دهه فجر رسانه ملی نیز می خواهد خود را در هر چه بیشتر شاد کردن ملت ایران سهیم کند.

لذا مدیران محترم دستور ساخت برنامه های متعددی برای این مناسبت ها صادر کرده و تهیه کنندگان به فکر فرو می روند که چگونه می توان مخاطب را پای این جعبه جادویی کشانده و میخکوبشان کنند.

 اما زهی خلاقیت!

 آرزو به دلمان ماند که تلویزیون را روشن کنیم و برنامه ای بدون حضور مانکن های سینمایی و یا خوانندگانی ببینیم که هر روز هدیه(!) های گوناگونی برایمان می آورند. که خیل بی شماری از این صدا خستگان نیز بیشتر از اینکه بخواهند حنجره شان را عرضه کنند لباسهایی شبیه ژانگولرها پوشیده و اطوار های عجیب و غریبی از خود در می آورند.

 سوالی که شاید در ذهن بسیاری از مخاطبان سیمای جمهوری اسلامی باشد این است که پس کی مسئولی پیدا می‌شود که فقط دقایقی را اختصاص دهد به اسطوره گانی از مقاومت و علم و هنر؟!

 به خدا می‌شود برنامه هایی ساخت که چون روایت فتح به دل ملت بنشیند و لحظاتی انسان را در فکر فرو برد که هیهات راه و رسم زندگی را از چه کسی باید بیاموزیم و جای فلان بازیگر و فوتبالیستی که هر روز از باغشان بری می رسد چه کسانی الگوی بهتری هستند.

 آیا نمی شد به جای نشان دادن فیلم «مادر» که شاید بیش از ده بار از رسانه ملی پخش شده، عزیزان صدا و سیما همتشان را مضاعف می کردند و به مناسبت شهادت بانوی دو عالم لحظاتی از زندگی «ننه علی» مادری که تجسمی از حماسه است را نشان دهند؟

 تخریب یاد بود این مادر شهید که بسی بلاهت را به یاد مان آورد به لطف شخص شخیص آقایان انجام شد. اما آیا پخش فیلمی از این مادر هم کار مشکل و محالی بود.

خداوکیلی اگر یکی از افراد دسته چندم سینما هم از دنیا می رفت تلویزیون این قدر بی تقاوت از کنارش رد می شد؟!

شاید افرادی بگویند خوب اگر تصویری بود پخش می کردند! که باید در جواب این کسان گفت: ساعت ها فیلم و عکس از ننه علی موجود است که جنابان حال گرفتن و پخش کردنش را نداشتند.

در همین رابطه گفتگو کردیم با مسئول مرکز فرهنگی و هنری روایت ایثار و معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد شهید و امور ایثارگران منطقه 3 تهران و ایشان آمار قابل تاملی داده اند از کارهایی که در رابطه با شهدا و رزمندگان دفاع مقدس انجام داده اند.

فارس: در خصوص فعالیت هایتان در رابطه با نگهداری خاطرات و اسناد دفاع مقدس بفرمایید تا کنون چه کارهایی صورت گرفته است؟

* این موسسه و بنیاد شهید منطقه 3 تهران توفیق فیلمبرداری و ثبت و ضبط خاطرات شهدای گرانقدر را در گلزار شهدا داشته و تاکنون موفق به ضبط 2 هزار ساعت فیلم و 5 هزار ساعت مصاحبه در گلزار شهدای بهشت زهرا و امامزاده محمد کرج و گلزار چیزر و چند گلزار دیگر شده است.

*فارس: در جمع آوری این مطالب بیشتر چه کسانی مورد گفتگو قرار گرفته اند؟

 این مصاحبه‌ها عمدتا با پدر و مادر شهدا و بستگان درجه یک آنها و ایثارگران و رزمندگانی که با شهدا در جبهه‌ها بوده و یا در اثناء انقلاب و ترور‌های منافقین با شهدا همراه بوده‌اند صورت گرفته و گنجینه عظیمی است از آنچه لازم است نسل‌های آینده از شهدا بدانند که به زودی نسبت به انتشار این منابع اقدام خواهد شد.

*فارس: جز فیلم و مصاحبه به موضوع دیگری در رابطه با شهدا  اشاره شده است؟

*بله. علاوه بر فیلم‌ها بیش از یکصد هزار قطع عکس و سند نیز تهیه و آماده انتشار است. برای مثال بیش از صد قطعه عکس از ننه علی (مادر شهید قربانعلی رخشانی) تهیه شده که طی 20 سال گذشته و در مقاطع مختلف از وی در گلزار شهدای بهشت زهرا و بر سر مزار شهیدش گرفته شده است. همچنین فیلم‌هایی از ایشان موجود است که این مادر به قرائت آیات قرآن آن هم از حفظ و بیان وقایع کربلا و خواب‌هایی که در گلزار دیده می‌پردازد.

با تو خواهم ماند

یارب العالمین

تو

بهاری!؟

نه!

بهاران از توست!

هر بهار این همه زیبایی را

از تو میگیرد وام...

...........................

من تو را خواهم برد

 به سر رود حیات

آب این رود

به سرچشمه نمیگردد باز

بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز

یادداشت شهید محمد جواد تاجیک برای دوست صمیمی اش

با تو خواهم ماند ای شهید

پرستوی مهاجر

ساحل را دیده ای که چگونه در آینۀ آب وارونه انعکاس یافته است؟

سِرِّ آن که دهر بر مراد سفلگان میچرخد این است که دنیا وارونۀ آخرت است. مبادا غافل شویم و روزمرگی مارا از حضور تاریخی خویش غافل کند.

  امیدی ما را زنده میدارد و زمان بادی است که می وزد هم هست هم نیست،

آنان که ریشه در خاک استوار دارند را از طوفان چه باک!

می دانی پیروزی با کیست؟ هیچ پرسیده ای که عالم شهادت بر چه شهادت میدهد؟

رهایی از هر تعلقی

پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه میشود وطن پرستو بهار است و اگر بهار مهاجر است ازپرستو مخواه که بماند.


برگرفته از سخنان شهید آوینی

انسیۀ حوراء

یافاطمه

مهر اله

آیۀ نور

عین یقین

عشق کساء

نور زمین

آرامش أرض و سماء

دخت نبی  کفو علی   یار ولی 

  ام حسن ام حسین سورۀ هل أتای ما

انسیۀ حورای ما

ناجی ما 

امروز و هم روز جزا

حامی دین

کشتۀ کین اشقیا

 پناه من

مادرما

دریاب مارا

دریاب...


دو عید

هر سال دو عید داریم

یکی عید اغنیا و دیگری عید فقراست

به این فهرست نگاه کنید

شما از کدامین گروه هستید؟

یا به قول سید مرتضی :بگو که از کدامین قبیله ای؟

اغنیا یک سال غارت میکنند

بهترینشان که پزشکان باشند اگر قبض روح باشی دست از ویزیت ۴۰۰۰۰ تومانی بر نمی دارند وتازه غیر از هزینه های بیمارستان می گویند به شرطی وارد اتاق عمل می شوند که قبلا مبلغی را که مطالبه می کنند دریافت دارند.یعنی بیمه و صنف کشک است

یعنی دوبی و آنتالیا خرج دارد

اغنیا در بهترین خانه های شمال شهر ساکن و ماشینهایی که اخیرا قیمت آنها به یک میلیارد و دویست میلیون هم رسیده سوار می شوند

بچه های آنها در بهترین مدارس و دانشگاه ها ویا در خارج به تحصیل مشغولند

آنها کاری به نماز جمعه وراهپیمایی ومرگ بر آمریکا ندارند

خوراک فرهنگی شان را از ماهواره و اینترنت میگیرند

والبته در خانه هر کدامشان هم حتما یک مریض یا معتاد یا سگ باز یا فاسدو از این قبیل وجود دارد

آنها از چند روز پیش ماشین های گرانقیمت خود را به کارواش برده اند حسابهای خود را پر کرده اند لباسهای خارجی تهیه کرده اند ویلا های خود را آماده ساخته اند بلیط پروازهای خارجی را رزرو کرده اند و....

از چهار شنبه سوری والبته سنتهای ملی هم یک لحظه غافل نشده اند

و بالاخره در این ایام همه رایزنیها را برای یک غارت سنگین تر که بعد از تعطیلات شروع خواهد شد به انجام می رسانند

آنها در طول زندگی خود فقط یک اشتباه میکنند و آن هم اینکه:

فکر میکنند عمر جاودانه دارند واین غارتها ابدیست و حساب و کتابی در کار نیست

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

و اما فقرا

همیشه بدهکارند هر چند دائم کار میکنند

در هر شرایطی مرگ بر آمریکا را میگویند وبا سبد کلا هم نمی شود فریبشان داد

تفریح آنها مسجد نماز جماعت وبسیج است گاهی هم نماز جمعه

از عید و تعلقات آن بیزارند البته بهار را خیلی دوست دارند

 زیارت امام رضاع و کربلا ومکه تنها آرزوی آنهاست

فکر غارت دیگران در مخیله آنها نمی گنجد وبه حقوقی نا چیز قانعند

اگه در این شب عید پولی  اضافه بیاورند به اطرافیان ونزدیکان تنگدست می بخشند

ومی خواهند این ایام هر چه زود تر سپری شود

آنها فاطمیه را نیز از نوروز مهمتر میدانند

واز چهارشنبه سوری متنفرند

اینها نیز در طول زندگی خود فقط یک اشتباه میکنند وآن اینکه یقه غارتگران را نمی گیرند

البته یک بار در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ این کار را کردند

کسی چه میداند شاید باز هم تکرار شود

آنها البته شاد ند وآرامش دارند

خدا وکیلی شما جزو کدام دسته اید؟

به نظر من هر کس در دسته دوم ویا حتی بین این دو بوده باید پایان سالش را عید بگیرد

عید او مبارک باد

 

 

سال 1393

بنگر که چه نازکوک این ساز نمود

حق از سر لطف دفتری باز نمود

ای آنکه زبان دغدغه میفهمی

فرمانده دو جنگ و جبهه ابراز نمود

سال اقتصاد و فرهنگ

با عزم ملی و مدیریت جهادی

مبارک باد

شهید نهی از منکر علی خلیلی

هیچ کس پشت آدم نیست! من به عشق لبخند حضرت آقا رفتم و این کار را کردم."این را جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین از عمق قلبش می‌گفت. جوانی که طعم‌گس آهن آب‌دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی احساس کرده بود.


"
هیچ کس پشت آدم نیست! من به عشق لبخند حضرت آقا رفتم و این کار را کردم."این را جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین و جامعه از عمق قلبش میگفت. جوانی که طعم گس آهن آب دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی اش احساس کرده بود. همان جوانی که می‌گفت من اسم این کارم را دفاع از ناموس میگذارم!


علی خلیلی طلبه جوانی که برای دفاع از چند زن به کمکشان رفته بود و مضروب شده بود. همانی که 19بیمارستان او را برای درمان قبول نکردند و بعد از سکته مغزی و در کما رفتن خداوند به او جانی دوباره داد تا 2 سال دیگر چشم در چشم مردم شهر راه برود تا شاید کسی خجالت بکشد! اما....


ضاربان یا الان دیگر باید گفت قاتلانش آزاد اند و او بعد از 2سال گرفتاری به فیض شهادت نایل شد.


حدود یک سال پیش در مسجد جامع ازگل بعد از نماز ظهر و عصر؛ خبرنگار مشرق گفت و گوی و گپ و گفتی با علی خلیلی انجام داد که در ادامه سخنان این شهید بزرگوار را می خوانید؛


بسم الله الرحمن الرحیم


علی خلیلی هستم طلبه پایه چهار حوزه علمیه امام خمینی مشغول تحصیل هستم.


متولد سال هفتاد و یک

نیمه شعبان دو سال پیش بود به نظرم ساعت دوازده شب بود که قرار بود دو سه تا از بچه ها را به خانه هایشان برسانیم .خانه آنها خاک سفید بود و هیئت ما هم در نارمک بود. با موتور یکی از دوستان راهی خاک سفید شدیم بعد فلکه اول نه چهار راه سید الشهدا بود به نظرم، من شرح ماوقع یادم نیست. چیزی که دوستان تعریف کردند را خدمتتان تعریف می‌کنم. دیدیم که پنج الی شش نفر دارند دو تا خانوم را اذیت میکنند

Image may be NSFW.
Clik here to view.

 

شرح ماجرا یادم نیست بچه ها می گویند که داشتند به زور سوار ماشین شان می کردند, که ما رسیدیم. بچه هایی که همراه من بودند کوچک بودند و آن موقع سوم راهنمایی بودند. آنها ایستادند و من از موتور پیاده شدم و رفتم به آنها تذکر دادم ولی گلاویز شدیم و آن دو سه نفر که همراه من بودند آنها هم کتک خوردند و در این حین یه چاقو نمیدونم از پشت بود یا از جلو! نثار ما شد.


من همان جا افتادم. چاقو تو ناحیه گردن و نزدیک شاهرگم خورد. من همان جاافتادم
.


آنهایی که چاقو زده بودند همگی فرار کردند. یکی از این دانش آموزهایی که همراه من بود موتور سواری بلد بود و دنبال آنها رفت. شماره پلاک آنها را برداشت.


من حدود نیم ساعتی تو خیابان افتاده بودم. بعداز نیم ساعت دو نفر از بچه های شمال شهر داشتند رد می‌شدند از آنجا ما را دیدند و سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند.

من حدود ساعت دوازده و نیم به آنجا رسیدم. دکترها به دوستان ما گفتند، اگر تا نیم ساعت دیگه او را به یک بیمارستان مجهز نرسانید "جان به جان آفرین تسلیم می‌کند".

من را ساعت پنج عمل کردند. یعنی از ساعت دوازده و نیم تا پنج دنبال بیمارستان مجهز بودیم. بیست و شش تا بیمارستان پیگیری کردند. ولی هیچ کدام از بیمارستان ها ما را قبول نکردند به خاطر اینکه حالم وخیم بود. آخر ساعت پنج صبح بود که موفق شدیم در بیمارستان عرفان عمل کنیم. آنجا بود که زنده ماندیم. بعداز عمل هم تو کما بودم و بعد از یک هفته به هوش آمدم و به خاطر اینکه تمام خون بدنم خالی شده بود سکته مغزی کرده بودم.


وضعیت ضارب هم به خاطر اینکه شماره پلاک را برداشته بودند فردا ظهرش دستگیر شدند و به زندان رفتند. خیلی وقت گذشت تا ما رفتیم دادگاه؛حدود چهار پنج ماهی شد فکر می کنم. بعد از آن هم سردار نقدی تشریف اوردند و یک وکیل گرفتند و خود ایشان بعضی از کارهای مارا پیگیری کردند.


در ادامه به دادگاه رفتیم و حدود سه سالی برای ضارب بریدند. ولی برای بقیه دوستان ضارب شصت - هفتاد ضربه شلاق بریدند. الان همه آنها به قید وثیقه آزادند.

از مسئولین دکتر دستجردی تشریف اوردند و هزینه بیمارستان را حساب کردند. از جانبازی ما هم دو سال گذشته ولی هنوز خبری از جانبازی نیست.


اگر بخواهید حقیقت را برای تان بگویم من این کار را "امر به معروف"نمی‌گذارم بلکه اسمش را دفاع از ناموس می گذارم. دفاع از ناموس مسلمان ها هم برای هر مسلمانی واجب است. من امر به معروف نکردم, دفاع از ناموس مسلمان‌ها کردم.


در این حوادث و اتفاقات هیچکس پشت شما نخواهد ایستاد. هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما می‌ایستد. من در آن لحظه هم که با آنها درگیر شدم به هیچکس امید نداشتم فقط به عشق لبخند حضرت آقا جلو رفتم

[ سه شنبه 1393/01/05 ] [ 2:42 ] [ صدا ]
GetBC(505);2 نظر

امر به معروف ونهی از منکر خ.ن می خواهد

نامه‌ دردناک شهید خلیلی به امام خامنه‌ای

مراسم تشییع پیکر شهید ناهی از منکر حجت الاسلام علی خلیلی با اقامه نماز توسط آیت‌الله صدیقی برگزار شد.

به گزارش بی باک، مراسم تشییع پیکر شهید ناهی از منکر حجت الاسلام علی خلیلی امروز سه شنبه 5 فروردین با حضور مسؤلان و جمعی از آحاد مردم برگزار  شد. اقامه نماز نیز توسط آیت‌الله صدیقی صورت پذیرفت. پیکر شهید علی خلیلی در قطعه 24 بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود.

Image may be NSFW.
Clik here to view.


نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب

نامه شهید علی خلیلی می باشد که 15 روز قبل از شهادتش خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است در ادامه می آید:


سلام آقا جان!

امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید، خوبم.


دوستانم خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و هنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند... هر چند که دکتر ها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند...

من نگران مسائل خطرناک تر هستم... من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاهارا نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.

اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!! مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!

ولی آنشب اگر من جلو نمیرفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت و نیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید...

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بنندازی!

من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.

آقاجان!

بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟

مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟

یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی‌گری دارند حرف شما را نمی فهمند؟؟؟ یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟؟

رهبرم!

جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.

آقا جان!

من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمیشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمیگذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.

بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت

سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی

پدر شهید خلیلی: فرزندم گفت برایم دعا کن شهید شوم/ از وزارت بهداشت گله مندم

پدر شهید خلیلی در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار بولتن نیوز، گفت: همواره از رفتار و اعمال فرزندم اطلاع داشتم و حمایت می کردم و ایشان هیچوقت کاری انجام ندادند که باعث رنجش خاطر من و خانواده شود و بحث هایی که در برخی از خبرگزاری ها مطرح شده بود صحت ندارد.

وی با اشاره به فضیلت های اخلاقی شهید افزود: ایشان هر وقت به خانه وارد می شد بر دستان من بوسه می زد و احترام بالایی برای خانواده قائل بودند.

پدر شهید خلیلی با اشاره به سفر آخر فرزندش به کربلا، نیز گفت: آخرین باری که شهید به کربلا سفر کرد خواست تا برایش دعا کنم که شهیدش شود.

وی همچنین با اشاره به هزینه های بالای صورت گرفته برای فرزندش گفت: در دو مرحله مبالغ 60 و 50 میلیون تومان هزینه های درمان وی شد که ستاد امر به معروف و نهی از منکر یک میلیون تومان آن را پرداخت کرد.

پدر شهید خلیلی با تشکر از وزیر سابق بهداشت و گلایه از مسئولین کنونی این وزارتخانه گفت: لازم می دانم از حمایت های خانم دکتر دستجردی تشکر و قدردانی کنم اما متاسفانه وزارت بهداشت بعد از ایشان هیچ حمایتی از فرزندم نداشتند و اعلام کردند هزینه برای این کارها نداریم.

شرح حادثه

25 تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد. طلبه جوانی به نام علی خلیلی که سوار بر موتورسیکلت بود با عده ای جوان شرور که مزاحم چند زن شده بودند برخورد و آنها را امر به معروف و نهی از منکر کرد ولی این مساله به مشاجره تبدیل شد و یکی از سرنشینان به نام احسان با ضربه چاقو این طلبه جوان را مجروح کرد و شهید خلیلی از قسمت شاهرگ دچار جراحت شد.



منزل ما کبریاست

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

                   به امید سر کویش پر و بالی بزنم

قطار با سرعت هر چه تمامتر به سوی مقصد در حرکت بود

تقریبا چهار پنجم راه را طی کرده بود که در ایستگاهی بسیار

زیبا و خوش آب و هوا توقف کرد

بانو که گمان کرده بود اینجا مقصد باشد پیاده شد و چرخی در آنجا زد

اتفاقا به مردی برخورد که او هم همین گمان را داشت و چون مثل هم

فکر می کردند و خود را همراه وهم دل یافتند به شدت مجذوب هم

شدند و به نغمه سرایی و  بد مستی پرداختند که ناگهان صدای سوت

قطار بلند شد که:

مسافران بهشت تا چند لحظه دیگر قطار حرکت خواهد کرد

آنها به خود آمدند و بی درنگ به سوی قطار دویدند وسوار

شدند

اینک آنها به مقصد نهایی فکر میکنند و دیگر هیچ چیز نمی تواند

آنها را از هدف باز دارد

تنها غمی که دارند این است که مبادا همسفر و همراهشان

نرسیده به مقصد اشتباه کند و دوباره پیاده شود

تاوقتی در یک قطارند و از حال هم با خبر ند شاد و خندانند

    

Viewing all 1417 articles
Browse latest View live