شهیدهسهیلا رود دهقان
در کمیته ی انقلاب و شناسایی و انهدام خانه های تیمی گروه تروریستی مجاهدین خلق نقش فعال داشت .
مادرشهید:
او فرزند بزرگم بود بسیار زحمت می کشید، مومن و درستکار ، اهل نماز و عبادت بود. روزهای تعطیلش را به سرای سالمندان خیابان پاسدارن برای کمک میرفت.علم او بیشتر از نحصیلاتش بود. در حادثه بمباران سال 67 در ایستگاه راه آهن حین ماموریت به آرزوی دیرینه اش رسید.
نوجوانی به نام سجاددروددهقان که برادرزاده ی شهید است جمله زیبایی را به زبان آورد که در خاطرم مانده انگار که میدرخشد :
شهدا خورشیدند....
مادرشهید:
مهمترین خاطره ی من از شهید، بوی عطری است که از خون شهید در مشامم مانده وقتی که سرم را روی بدن غرق به خونش گذاشتم ، پس از 28 سال هنوز آن بوی عطر در مشامم باقی مانده است.
مادرشهید از شروع کمیته ها فعالیت داشت و شهیده نیز به تبعیت از مادر به کمیته انقلاب پیوست و برادر شهید نیز همزمان در جبهه حضور داشت.
مزار این شهیده ی ارجمند و گرامی (غریبانه و مظلوم) در امامزاده اسماعیل ع چیذر قرار دارد.
به صوت چنگ بگوییم آن حکایتها
که از نهفتن آن دیگ سینه میزد جوش
شراب خانگی ترس محتسب خورده
به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش