Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

آقا رضا

$
0
0

لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم

به یقین ما انسان را در بهترین شکل آفریدیم

سوره مبارکه تین

به دوستاش گفته بود شماها متاهل هستید نباید کشته بشین خانواده ها چشم براهتون هستن بهتره برید، دید قبول نمیکنن افتاد به التماس، اونام دیدن زیاد اصرار میکنه قبول کردن و رفتن.

رفته بود رو یه ارتفاع سنگر گرفته بود ، اونا محاصرۀ کامل شده بودن ، قرار شد حواس عراقیهارو پرت کنه تا دوستاش فرار کنن.  شروع کرد دویدن سینه خیز رفتن پریدن ازین سنگر به اون سنگر ، به سرعت پشت تیربارها قرار میگرفت و شلیک میکرد عراقیها فکر میکردن اونجا چندین نفر سنگر گرفتن! همینطور درگیری ادامه داشت تا بالاخره رضا افتاد....عراقیها که اومدن بالا سرش باورشون نمیشد فقط یه نفر اینجا بوده و میجنگیده، فکر میکردن چندین نفر اینجان!

فوق العاده سریع و پرقدرت بود جثه ی چندان بزرگی نداشت کم سن وسال و بی ادعا ، آروم وسر بزیر.....

در یک خانوادۀ فقیر، جنوب شهر بدنیا اومد (میدان شوش) مادرش رختشویی میکرد و پدرش خدمتکارِ یه مرد پولدار و عیاش بود به سختی زندگی میکردن رضا بزرگ شد و راهی جبهه ها .

خیلی سعی داشت تا درست باشه چون دیده بود مادرش چطور تلاش میکنه تا کارش رو به بهترین نحو انجام بده و کم نذاره . چون پدرش رو دیده بود که هیچوقت به خاطر پول دروغ نمیگه، با اینکه صاحب کارِ عیاش و از خدا بی خبری داره اما سعی میکنه به اندازۀ کاری که انجام میده پول بگیره نه کمتر نه بیشتر و خودش رو طلبکار از اون فرد نمیدونه از کارش نمیدزده و نمیگه این حق منه!!

رضا با این پدر و مادر، بزرگ شد .و  فقر،  همون چیزی که نقطه ضعف اکثر آدمهاست نتونست شرافت انسانی اونهارو از بین ببره شرافتی که این روزا کمتر یا گاهی اصلا دیده نمیشه شاید بخاطر اینه که مفهومش برای آدمای دور و اطرافمون عوض شده دیگه الان شرافت یعنی پول زیاد، شرافت یعنی تحصیلات بالا،  اصالت خانوادگی یعنی پدر و پدر جدت چه پست و مقامی داشتن و دارن ، و یعنی های پوچ و بیشمار دیگه که حتی ارزش نوشتن ندارن

بچه های جنوب شهر یه تکیه کلامی قشنگی دارن، وقتی میخوان به کسی بگن راستشو بگو  میگن : راست و حسینی بگو ،  یعنی امام حسین رو با راستی و درستی همطراز میدونن!

رضا جنوب شهر زندگی میکرد اما روش حسینی رو برای زندگیش انتخاب کرد.  از میون اون همه تکیه کلام زشت و بی ارزش که بین هم محله ای هاش رواج داشت او راست و حسینی شدن رو انتخاب کرد

آقارضا کاش میشد انسانیتت رو به تصویر میکشیدم

شکلِ یک تابلوی قشنگ برت میداشتم ، فریاد میزدم  و شعار میدادم 

تو میشدی تکیه کلام من تو میشدی تجسم واقعی تمام شعارهای من

میگم : آقا رضا خیلی مخلصتیم 

 آقا رضا ! خیلی چاکریم! نکنه ندیدمون بگیری!

اونطرفا خوشی آره؟ آره دیگه! اینم شد سؤال؟

مارو اینجا جا گذاشتی و دِ برو که رفتی؟ بی معرفت نشی مارو یادت بره!

سلام مارو به آقامون امام حسین (ع) برسون و بگو اینجا دلهای زیادی شکسته و غمگینه

بگو چشمهای زیادی به راهت مونده آقا

بگو جای خوبا خیلی خالیه

بگو که خیلی تنها شدیم.....

بگو شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل چنین حائل......

بگو باورِ این ایام برامون خیلی سخته

بگو داریم تموم میشیم آب میشیم بگو منتظریم چشم براهیم مارو یادت نره!

آقا رضا یادت نره!

  

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles