Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

بندکلاه

$
0
0

بند کلاه

 شب  مهتابی بود ازکنار جاده ای رد می شدیم از پایین جاده  به سمت عراقیها حرکت می کردیم بچه ها خیلی آرام  و با زمزمه  حرکت می کردند . بعضی مواقع  وقتی که به جلو می خواستیم برویم نفر جلو به عقبی می گفت مثلا « میدان مین»  ،که اینجا میدان مین است  یا بنشینید و یا بایستید و حرکت نکنید. من یادمه  یکی از دوستان ما بند کلاه خودش را نبسته بود  موقع حرکت کردن  آهن پایینش به هم می خورد ، برگشتم بهش گفتم که مرتضی بند کلاهت را ببند. ایشان به جای اینکه بند کلاه را ببندد برگشت و به نفر  بعدی گفت که بند کلاهت را ببند و همین طور تا آخر گروهان همه به هم میگفتند « بند کلاهت را ببند» ایشان متوجه منظور من نشده بود برگشتم گفتم بابا من خودت را می گویم بند کلاهت را ببند خلاصه  به حالت خنده به جلو می رفتیم ، انگار که به مجلسی می رفتیم  همه با هم می خندیدیم.

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles