Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

شهیدسیدعلیرضاجوزی

$
0
0

به نقطه ای خیره  شده بود 

باید می رفتیم به اردوگاه « کوثر»  دوباره سوار اتوبوس ها شدیم  و راه افتادیم آن شب  در حسینیه اردوگاه کوثر تا نزدیک صبح  و لوله ای بود. صدای گریه بچه ها که یکدیگر را د رآغوش گرفته  و از هم حلالیت می طلبیدند  و خداحافظی  می کردند فضای  شب را پر کرده بود. دوباره شب  های به یاد ماندنی  اوایل  جنگ تکرار شد. سید علیرضا ، تنها  گوشه ای ایستاده  و به نقطه ای خیره  شده بود  و آرام و بدون هیچ حرکت و صحبتی. مزاحم  خلوتش نشدم. آن  شب درست مثل شب عاشورا ، تا صبح  همه  یا نماز و دعا می خواندند  یا وصیتنامه نوشتند. کسی هم درست  و حسابی نخوابید....بچه ها  یا لباس های  نو پوشیدند  یا لباس  هایشان را شستند آخر فردا  عید بود .عید قربان

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles