خــم ابروی کجت قبلـــــه محراب من اســـت
تاب گیسوی تو خود راز تب وتـاب من است
اهل دل را به نیایش اگر آدابی هست
یـاد دیدار رخ و موی تو آداب من است
آنچه دیدم ز حریفان همه هوشیاری بود
در صف می زده بیداری من خواب من است
در یم علم و عمل مدعیان غوطه ورند
مستی و بی هوشی می زده گرداب من است
حاش لله که جز این ره ، ره دیگر پویم
عشق روی تو سرشته به گل و آب من است
هرکسی از غم و شادی است نصیبی او را
مایه عشرت من جام می ناب من است
امام خمینی