Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

شهید محمدرضا خانی

$
0
0

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل اللهامواتا بل احیاءعند ربهم یرزقون

 گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند  اینچنین نیست

بلکه ایشان زنده اند نزد پروردگارشان وروزی داده میشوند 

                                                              (۱۶۹ ال عمران)

 

فکر نمیکردم که یه روز بتونم بدون تو، به زندگیم ادامه بدم

تو رفتی جواد رفت  طه  علی  اردوان  رضا  محمد 

 چطور دلتون اومد منو بذارید و برید

کاش میدونستی چقدر دلم برای اون خنده های قشنگت تنگ شده 

وقتی میخندیدی

انگار همه چیز و همه جامی خندید و شاد می شد

می خوام قبل از اینکه از زندگیت بنویسم

از دلتنگیام بعد از تو بگم 

رضا می خوام بهت بگم

 بعد تو دیگه هیچ کس جای خالیتو برام پر نکرد

هیچ کس مثل تو باهام هماهنگ نبود

مهربون خندون دوست داشتنی فداکار

دیگه کسی نبود که باهاش به دیدن خانواده شهدا برم

دیگه صدای قشنگت نبود که مداحی کنه

 که روضه بخونه برای دل خانواده شهدای محلمون

رضا چطور دلت اومد تنهام بذاری وبری

هرگز کلامی نتونست دلداریم بده و نداشتنت رو برام توجیه کنه

رضا تو چی ؟ یادم میفتی ؟ دلت برام تنگ میشه ؟

 خواهرت میگه رضا زنده اس

من میگم آره زنده اس اما تو دل من

  اونقدر که هنوز صدای خنده ها شو می شنوم

۱۰ سال طول کشید تا بدنت پیدا بشه

 از اون تن فعال و بی استراحت یه مشت استخوان برگشته بود

تا دیدم شناختمت  سرت رو شناختم

سری که سودای شهادت داشت 

دانشگاه علامه طباطبایی رشته زبان و ادبیاتعربی قبول و معلم شدی 

 وشاگردای خوبی تربیت کردی

می رفتی جبهه وقتی هم که می اومدی میگفتی :

محمد! بیا بریم به خانواده های شهدا دلداری بدیم

براشون روضه می خوندی

قاری قرآن عاشق اهل بیت

 عاشق عشق

 میگفتی بهترین راه برای رسیدن به خدا عشقه

تو این روزای عزاداری امام حسین بیشتر یادت می افتم

مادرت می گه اونقدر مداحی کرد برای ائمه تا رفت پیش خودشون

تو که همیشه تو جمع بودی تنهایی و تک روی برات معنی نداشت  امادشمن کاری کرد که همرزمات تنهات گذاشتن و اومدن 

بدن پاکت مونده بود رو یه کوه در منطقه مائوت عراق

نیاوردنت چون نمی شد

همرزماتو تو یه عملیات دیگه دیدم در همون منطقه بهشون گفتم

 شما دوستم رضا رو روی این کوه جا گذاشتین منم تو این عملیات اینجا جاتون می ذارم

با همرزمات دوست شدم تا بیشتر به یادت باشم

یادته دوران جبهه،با هم رفته بودیم روی یکی از کوههای اطراف باختران

 یه چشمه ی قشنگ اونجا بود که آبش خیلی گوارا بود. 

بچه ها رو بردیم اون چشمه رو نشونشون دادیم

که  یه دفعه یه مار دو سر رو دیدم

 همه فرار کردن

 از اون به بعد فقط تو بودی که با من می اومدی به اون چشمه بدون ترس از مار سیاه

 از آب چشمه ی شهادت نوشیدی بدون اینکه از مار سیاه دشمن بترسی

 شهادت گوارایت باد

با دیدن هر چشمه ای هر کوه زیبایی هر…..

یادت برام زنده می شه

 تو هم یاد من می افتی؟

 

عشق را در بودنت و عاشقی را در نبودنت آموختم

 

 

تاریخ شهادت محرم سال ۱۳۶۶خورشیدی

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles