Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

پدر شهیدان (۴شهید) شاه حسینی به قرزندانش پیوست

$
0
0

چهارشهیدسهم خانواده «شاه‌حسینی» از دفاع مقدس و انقلاب

پیکر عبدالوهاب شاه حسینی پدر سه شهید دفاع مقدس روز یکشنبه سوم آبان برگزار شد.
به گزارش ایسنا؛ پیکر عبدالوهاب شاه حسینی، پدر شهیدان «محمدحسن، حسین و سعید شاه حسینی» که در روز تاسوعای حسینی به فرزندان شهیدش پیوسته بود؛در گلزار شهدای تهران به خاک سپرده شد.

مراسم تشییع پیکر پدر شهیدان شاه حسینی ساعت ۸ صبح پس از برگزاری مراسم زیارت عاشورا در بیت الشهدا با حضور خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران و جمعی از مسئولان برگزار شد وپیکر این پدر شهید پس از انتقال به تکیه نیاوران جهت خاکسپاری به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران تشییع و در کنار فرزندانش در قطعه ۲۵ گلزار شهدا (قطعه ایثارگران) به خاک سپرده شد.

همچنین گفته می‌شود دختر عبدالوهاب شاه حسینی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به طرز مشکوکی و با دخالت ساواک به شهادت رسیده است.

شهیدمحمدحسن شاه حسینی در سال 1361 در عملیات بیت‌المقدس، شهیدحسین شاه حسینی در سال 1362 در منطقه فکّه و عملیات والفجر مقدماتی وشهیدسعید شاه حسینی در سال 1365 در عملیات کربلای 5 و در منطقه عملیاتی شلمچه، در مبارزه با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

 

*****************************

پدر شهیدان شاه حسینی : 
سال 66 زمانی که مکه بودم بنیاد شهید 70 نفر جانباز را به من  سپردو گفت که مواظب اینها باش،هر جا که می رفتیم شعار می دادیم از ما فیلمبردای کردند وهر جای عربستان که رفتیم تو  فیلم عربها من شعار می دادم خلاصه رسیدیم دم مسجد جن صد تا  چوب تو سر من  زدند تمام  بدنم را له کردند دیدند که  چیزیم  نشد  با  باتوم  برقی به  جونم افتاد 3 تا باتوم  زدند  یکی تو مچ دستم زدند یکی تو کمرم و یکی هم  تو گردنم  زدند همین که تو  گردنم خورد فقط تونستم  بگم الله...با  سر به زمین  خوردم 4 ساعت بیهوش شدم. لودر آمده بود جنازه ها رو می انداختند توی کامیون.زنهای دزا شیب یک مادر شهید قاسمی بود من را که دیدند  گفتند که این  پدر  3 تا  شهید تو نیاوران است زنها  دور من را گرفتند و از من مواظبت کردند خلاصه جنازه من را ازش گرفتند به  زور منو  بلند  کردند ولی نمی تونستم بلند  بشوم یک طرفم لمس  بود، یکی از  دژخیمها  آمد با  پوتینش محکم به گردن من  زد. گفت پاشو دیگه.تا گفت پاشو دیگه این  عصب وا شد من  بلند  شدم. چند سال هم معالجه کردم و در جایی هم  بروز ندادم. 
 جانبازسال 66 بودم بچه هایم هم  پرونده ای ندارند دوبار سعید  زخمی شدند دوبار هم حسین  زخمی  شدند. 

 

پدر شهیدان در مصاحبه: حاضرم با هر کدام از شما کشتی بگیرم. او با صدای لرزان میگوید من 94 سال از عمرم گذشته و دیگه از پا افتادم. 

می‌گوید خدا لعنت کند آل سعود را که مرا به این روز انداخت و با صدای بلند فریاد میزند من خودم جانباز 70 درصدم به کی بگم؟؟. سال 66 که حجاج ما را در کنار خانه امن الهی به شهادت رساندند، ماموران آل سعود که تنها هم نبودند و چکمه پوشان استکبار هم همراهی‌شون می‌کردند من رو با خودرو زیر گرفتند و ماشینشون با همان وزن سنگین از روی کمر من رد شد . و از آن روز به بعد من رو گرفتار کرد، وگرنه من به این زودی ها از پا نمی افتادم.

حاج آقا شاه حسینی بعد از 31 سال از شهادت حسین، هنوز هم وقتی اسمش رو می‌بره چشمهایش پر از اشک می‌شود. او میگوید حسین من خیلی مظلوم بود توی بچه‌های من حسین یه چیز دیگه بود. با معرفت، مهربون، مردم دوست، با تقوا و هر چی بگم کم گفتم. وقتی می‌رفت نون بگیره برای همه همسایه‌ها می‌گرفت و در خانه اونها می‌داد، تهش هرچی بود برای خودمون می‌آورد.

ما هر دفعه که به ملاقات حاجی میریم از ما سراغ حسین رو میگیره. اون حسین رو از ما میخواد. میگه چرا پیکر حسین رو نیاوردید و بعد اشک هاش رو پاک میکنه. شهید حسین شاه حسینی در عملیات والفجر یک بعد از باز کردن معبر برای بچه های گردان حضرت علی اصغر علیه السلام به معراج رفت و جسم خاکیش رو نشون کسی نداد. سید ناصرحسینی در جواب سوال حاجی گفت: حاج آقا من در عملیات تفحص شهدا چندین بار مسیر معبر اون شب رو رفتم و منطقه رو کلی گشتم اما از پیکرحسین خبری نبود.    روایتی از روزگار پدر سه شهید

روایتی از روزگار پدر سه شهید 

شب فریاد زدم  


آنجا که  سگ درآن است                کاخ نیاوران است
 
شاه هم در  داخل محیط  کاخ  قدم می زد صدای من  به گوش او رسید، تیمسار ماکویی فرمانده  نظامی را صدا زد گفت این  سرو صدای چی است ؟خلاصه دوباره تکرار کردم. تیمسار آمد  تو ده نیاوران گفت اگر مجددا کسی حرفی  بزند با خمپاره اینجا را داغون می کنم. پیرمردهای  محل آمدند  در  خانه  به من گفتند که دیگه این  کارها را تکرار نکن، چیزی نگو  می زنند  مردم  را داغون میکنند گفتم باشه ، بعدها که در  کاخ  نیاوران باز شد  من  داخلش نرفتم.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles