حقیقتا بوی بهشت را استشمام کردم یاد زمین صبحگاه دو کوهه و آن شبها و صبحهای
طلایی افتادم باید ببینی قابل وصف نیست ، اما آنچه مرا واداشت تا شروع به نوشتن
کنم دستنوشته های بهشتی عا شقان سید بود که دور تا دور عکسش نوشته بودند:
- همزاد کویرم تب باران دارم در سینه دلی شکسته پنهان دارم
در دفتر خاطرات من بنویسید من هر چه که دارم از شهیدان دارم
- دوستت دارم..... همتونو دوست دارم
-عزیزم فدای صدای گوش نوازت
-تا انقلاب حضرت ولی عصر عج راهت ادامه خواهد داشت. انشاءالله
-هر چه بنویسیم کم است، راهت را ادامه دهیم خوب است
-آقا سید تورا به آبروی مادرت زهراء س از خدای سبحان بخواه فرج آقا را برساند
وعاقبت همه ختم به خیر شود و جوانها به راه راست هدایت شوند
- شرمندگی تنها حرف من گنه کار است، دعایم کن
-به نام او ... با دستهای آلوده ام مزارت را شستم ،شرمنده(عاشق گنهکار)
- آوینی جون....
- اینکه می گویند آمدم نبودی غلط است ،در تعریف دل من آمدم،اتفاقا بودی
فقط چشمان پر معصیتم تو را ندید ،وعده ما هر جا که حقم است.
-آقا سید سلام مرا به شهدا برسان
-آقا سید سلام من دلم می خواهد راجع به دفاع مقدس انیمیشن و کارتون
بسازم،برام دعا میکنید؟
- دعا کنید منم عاشق واقعی کربلا بشم ومثل پروانه ها بسوزم...
-ابوالفضل علمدار خامنه ای نگهدار
- آقا سید التماس دعا جهت حفظ نظام و امام خامنه ای، همانطور که در
زمان بودنت با جان وزبان یاور رهبر (امام خامنه ای) بوده ای دعا کن تا ما
مثل شمادر راه ولایت ثابت بمانیم
- با ولایت تا شهادت