Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

باز هم جواد

$
0
0
اوایل سال 1361 بود که جواد این بسیجی بی ترمز وعاشق را دربیمارستان شهر گیلانغرب دیدم  و خیلی خوشحال شدم ، ما آمده بودیم که به شهید غلامعلی ایرانشاهی که از بچه های خمین یامحلات بود  خون بدهیم که او بشهادت رسیده بود، هرگز چهره ی معصوم و خدایی شهید غلامعلی ایرانشاهی را فراموش  نمیکنم.
 
عراق تا مرز خسروی عقب نشینی کرده بود ، چاره ای هم نداشت اما شعار میداد بیایید نیروهایمان را به جنگ اسراییل بفرستیم درآن وقت امام فرمود راه آزادی قدس ازکربلا میگذرد.بعثیها تمام جاده هاوسنگرها را با مین تله کرده  بودند ،که شهادت شهید ایرانشاهی و نابینا شدن زرین بخاطر همین تله ها بود، در بیمارستان به جواد گفتم مواظب باش روی مین نروی واوضاع اینگونه است اما دو سه روز بعد که به تهران آمدم دیدم جواد  زودتر آمده ودر بینارستان چمران بستری است ،وقتی پرسیدم چه شده؟ گفت با ماشین روی مین ضد تانک رفته اند  و ده متری به هوا پرتاب شده. از آن تاریخ تا اسفند سال 63 جواد با عصا راه میرفت ، حتی در عملیات بدر که آسمانی شد با عصا بود او آنقدر عاشق بود که مصداق اینشعر است:
 
گر مرد رهی میان خون باید رفت 
 
از پای فتاده سرنگون باید رفت
 
تو پای به راه در نه وهیچ مپرس 
 
خود راه بگویدت که چون باید رفت
 
بله شهید جاوید الاثر بسیجی ودانشجوی دانشگاه شهید بهشتی محمد جواد تاجیک برای من آن روزها این شعر را نوشت ولی باخونخود آنرا تفسیر کرد:
 
دوستی رؤیا نیست
 
دوستی زیباییست
 
می توان بر درختی تهی از بار زدن پیوندی
 
می توان در دل این مزرعه خشک وتهی بذری ریخت
 
می توان از میان فاصله ها را برداشت
 
دل من با دل تو هر دو بیزار از این فاصله هاست
 
جواد دریا بود ومن مطمئن هستم که دریا هم جواد است.
 

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles