انا لله و انا الیه راجعون ...
اینجانب با دلی آرام و قلبی مطمئن وضمیری امیدوار به فضل و رحمت الهی
به جایگاه ابدی خود سفر می کنم.... (امام خمینی)
هیچ چیز به اندازه دل آرام و قلب مطمئن و امید به رحمت خدا ارزش ندارد
اینکه سراسر زندگیت کار برای خدا بدون هیچ توقعی باشد
اینکه همیشه در تلاش و جوش و خروش باشی برای خدا
اینکه دلت سرشار از عشق و محبت به مردمان باشد
و از هیچ خدمتی دریغ نکنی وحتی خودت را فراموش کنی
اینکه لیاقت دوست داشتن و عشق ورزیدن واز همه مهمتر اظهار آن را پیدا کنی
و در این راستا از هیچ مرز حلال و حرام و حدود الهی عبور نکنی ...
پاداشی جز آرامش و اطمینان قلب ندارد
تا آنجا که سعدی فرموده:
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج میفرستی و گر تیغ میزنی ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی شهری به تیغ غمزه خون خوار و لعل لب مجروح میکنی و نمک میپراکنی ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ای که خداوند خرمنی گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که برکنی حکم آن توست اگر بکشی بیگنه ولیک عهد وفای دوست نشاید که بشکنی این عشق را زوال نباشد به حکم آنک ما پاک دیدهایم و تو پاکیزه دامنی از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست ور متفق شوند جهانی به دشمنی خواهی که دل به کس ندهی دیدهها بدوز پیکان چرخ را سپری باشد آهنی با مدعی بگوی که ما خود شکستهایم محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی سعدی چو سروری نتوان کرد لازمست با سخت بازوان به ضرورت فروتنی