Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

محبوبه دانش شهیدِ میدان ژاله ها

$
0
0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ

يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ

إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

ستايشاز آن خداوند است ، آفريننده آسمانها و زمين ،

آن که فرشتگان را، رسولان گردانيدفرشتگانی

 که بالهايی دارند ، دو دو و سه سه و چهار چهار

در آفرينش هر چه بخواهد می افزايد ، زيرا خدا بر هر کاری تواناست

 

مادر شهیدمحبوبه دانش: قبل از شهادتش خواب  گلهای سرخ آتشین را  دیدم  که از فرط زیبایی میدرخشیدند.

وقتی محبوبه شهید شد و من به گلزار شهدا رفتم ناگهان آن صحنه ها برایم تداعی شد

گویی شهدا گلهای سرخ مادرانشان بودند که بینندگان را مسحور خود مینمودند

....................................................................

شاه بانو وارد شد ، با غصه ای بی پایان . به اطرافش نگاه میکرد و صورتش از زیبایی میدرخشید . همگان گردنهایشان را میکشیدندتا صورت زیبای شهبانوی ایران را ببینند اما بانوی ایرانی به هیچکدام از اینها توجهی نداشت چشمانش را میچرخاند و نگاه غمگینش غمگین تر میشد . اسارت.... مردان عرب هریک در سر آرزوی آن درّ شهوار را میپروراندند شه بانو اما....داشت از غصه قالب تهی مینمود ،نگاهشان کرد ، زمزمه ها یی میشنید که ناگهان همه به احترام خلیفه(دوم) سرهایشان بزیر افتاد .دیگر تردیدی وجود نداشت که این دختر زیبا از آنِ خلیفه خواهد بود خلیفه نگاهی به دختر زیبای ایرانی انداخت .

او خود را محکم تر در میان پارچه هایی که برتن داشت  پنهان کرد و صورتش را پوشانید

علی (ع) وارد شد خلیفه به احترام علی (ع) خیز برداشت

علی (ع) چیزی در گوش خلیفه گفت خلیفه عقب رفت

اینبار حسین بود که می آمد . بوی عطر در فضا پیچید و آن ماهرو ، صورت همچون خورشیدش را به سوی حسین چرخاند. .........آفتاب آمد دلیلِ آفتاب...........

باخودگفت : این همان دسته گل سرخی است که میدیدم در رویاهایم. این همان است که میدرخشید از فرط زیبایی و ژاله ی گلبرگهای زیبای سرخش همچون شبنمِ بهشت بر گونه هایم میچکید، من او را دیده ام.....وبه سمت نور به راه افتاد.

خلیفه خواست نهیب بزند علی اشاره کرد که دست نگه دار!

شه بانوی ایران به سمت فرزند شاه خوبان میرفت و دستش را به سمت او دراز میکرد

علی(ع) لبخندی زد و ...حسین (ع)  شهبانوی ایرانرا در پناه خود گرفت .

........................................

 

روی نوک انگشتای پاهام ایستادم  گردن میکشم تا از بین این همه تو رو ببینم

وارد مدرسه شدی چادرت را درآوردی و خیلی منظم و مرتب تاش کردی . مثل همیشه آراسته ای با صورتی ملیح و دلپذیر

کسی رو توی این مدرسه به اندازه ی تو دوس ندارم. صدا و لحن گرمت اونقدر صمیمیه که انگار سالهاست منو میشناسی.

هر روز بعد از تعطیلی مدرسه باهم به مساجد جنوب شهر میرفتیم. یادته میشستی پای درددل بچه های جنوب شهر و غمزده به خونه برمیگشتی. به مادرت گفته بودی: (مادر! اين چه زندگي است كه عده اي زندگي مرفه داشته باشند و مردم بي نواي جنوب شهر حتی نان براي خوردن نداشته باشند. بايد كاري كنيم.)

نمیدونم چی کار میکردی که همیشه برای همه کاری وقت داشتی سرکلاس درس رو یاد میگرفتی و وقتی خونه بودی فقط مطالعه ی آزاد داشتی 

همیشه نمره هات بیست بود مثل اخلاقت 

هیچوقت ندیدم خارج از برنامه ریزی هات کاری انجام بدی حتی یه شب که از راهپیمایی قیطریه تا میدون آزادی خسته و با پای تاول زده به خونه برگشتی نخوابیدی و سرساعت مقرر قرآن و نهج البلاغه رو مطالعه کردی

برادرت میگه:

(كنجكاو بود سريع قانع نمي شد، براي پيدا كردن حقيقت، سرسخت بود حرفاشو  راحت مي زد و جز حق چيزي رو نمي ديد و نمي خواست.

 در مدرسه ی رفاه با اساتیدی همچون شهید مفتح بحث میکرد وتا به جواب قانع کننده ای نمیرسید کوتاه    نمی اومد به نظر من محبوبه سمبل جوون هاي اون دوره ست. اونها عقیده داشتند ميتوانند و بايد دنيا رو عوض كنند ومعتقد بودند مجموعه دانش هاي بشري در يك گنجينه جمع شده و اون گنجینه اسلامه که در قرآن و نهج البلاغه خلاصه شده میگفتند اسلام  رو در جامعه پیاده میکنیم و همگي خوشبخت مي شيم به دليل همين نحوه تفكر  دچار ترديد هايي كه نسل فعلي مي شه، نمي شدند.

 تا بالاخره در فعالیتهای حق طلبانه ش به شهادت رسید حتی یکبار به خاطر انشایی که سر کلاس خونده بود توسط ر‍ژیم پهلوی زندانی شد)

...

دیگه نمیتونم روی انگشتای پام بایستم  و گردن بکشم و نگات کنم!  انگار دیگه طاقتم تمومه

 همکلاسی خوبم! پای رفتن و خواستن ما کجا و اراده ی رفتن تو کجا؟

در تظاهراتی که برای بدست آوردن حق مظلومان برپا شده بود رفتی و خون دادی اما من بخاطر خستگی پاهام عقب نشینی کردم

من همچنان درشگفتم از تفاوت شهبانوی ایرانی که امام سجاد(ع) در دامنش پرورش یافت با سایر بانوان

درشگفتم از تفاوت عطر و رنگ و شکوه گل سرخ با سایر گلها 

و در شگفتم از تفاوت خلقت زن بعنوان زیباترین خلقت خدایتعالی با دیگر مخلوقاتش

شهید محبوبهی دانش! 

تو محبوبه ای در زمین محبوبه ای در آسمان

محبوبه ای در ذهنها و عقلها و قلبهای بیدار و عدالتخواه

تو محبوبه ی جانهای آگاهی.....

  تو محبوب خدایی!

 

             لیک شمع عشقچون آن شمع نیست         روشن اندر روشن اندر روشنی است

               او به عکس شمعهای آتشی است          می نماید آتش و جمله خوشی است                      

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles