آزاده یسرافرازمحمدرضا صراطی:
در اسارت خیلی چیزهای مهم و بزرگی را یاد گرفتیم از جمله قناعت و از خود گذشتگی....
اینکه همیشه هستند کسانیکه از ما مقدمتر هستند و ذی حقوق اند.
2ماه اول در جایی زندگی می کردیم که گنجایش 40 نفر را داشت ولی ما 100 نفر بودیم. مثلا یک ظرف غذا میدادند برای 35 نفر.این 35 نفر نمی دانستند که چطور این غذا را با آرامش بین یکدیگر تقسیم کنند.
اما به مرور زمان همه یاد گرفتند و نظم خوبی حاکم شد بین بچه ها.
جا دارد که یادی از حاج آقا ابوترابی بکنیم. که من واقعا از ایشان درس یاد گرفتم. ایشان می گفتند برای اینکه بتوانید اسارت را راحت تر بگذرانید، فکر کنید که به ماموریت آمده اید.
ما داوطلب شده بودیم که این شرایط سخت را بگذرانیم تا خدمتگزار دیگران باشیم. احساس خدمت به دیگران احساسی بود که رنج اسارت را برای ما قابل تحمل می کرد. این آرامش نتیجه ی خیلی خوبی را به دنبال دارد.ما آزادگان وقتی دور هم جمع می شویم از سختی ها کمتر می گوییم چرا که صبرمان در این دوران بیشتر شده
از یکدیگر خیلی چیزها یاد می گرفتیم. بی سوادها سواددار شدند.
نهج البلاغه و قرآن و مفاتیح را می خواندیم.
از صلیب سرخ تقاضای کتاب انگلیسی می کردیم. برایمان کتاب می آوردند. زبان عربی را یاد گرفتیم.
در کارهای فرهنگی هم مشارکت حداکثری داشتیم. گروههای تئاتر و سرود و داشتیم. البته اینطور نبود که عراقیها ما را به حال خودمان رها کرده باشند.
همه ی این کارها بصورت پنهانی از عراقی ها انجام میشد.
حتی درس خواندنمان هم پنهانی بود. قلم و کاغذ که ممنوع بود اگر کسی همراهش داشت تنبیه می شد.
مصاحبه گرفته شده در خانه شهید چیذر توسط برادر رزمنده سید محمد جوزی