لقد صدق الله الرسوله الرویا
سوره فتح ۲۷
هنرمند اهل شهود و حضور است
و هنر
نوعی معرفت شهودی در حقایق متعالی عالم وجود.
اثر هنری "بیان"آن واقعیت شهود و حضور است
پس هنرمند باید اهل "بیان"نیز باشد
یعنی باید فن بیان را نیز بداند
اگر هنرمند دیگر انس حضور ندارد
و اثر هنری
دیگر بیان اوقات شهود و حضور نیست،
پس هنر چیست؟
توسن خیال نه آنچنان است که هر خیال پروری را با خود به معراج برد
فضای طیران و جولان خیال هر کسی به وسعت روح اوست
لایسعنی ارضی ولاسمائی بل یسعنی قلب عبدی مومن
تخیل بال پرواز است اما آسمان وحی و الهام کجاست؟
اگر فضای درونی انسان با عالم قرب حق پیوند داشته باشد
خیال او براقی میشود که به معراج می بردش
وگرنه خیال
خفاشی است که وارونه از سقف مغازۀ تنهایی اش آویزان میشود
ویا مرکوبی که راکبش را به عوالم پست ناسوتی می کشاند
هنرمند از آسمانیان میگیرد وبه زمینیان میبخشد
پس سینه اش باید قابلیت نزول ملائکه ای را داشته باشد که واسطۀ الهام هستند
هنرمند رویی به عالم غیب دارد و رویی به عالم شهود
با آن خورشیدی منیر است و با این قمری مستنیر
در شب ظلمانی کره ارض
اما کدام هنرمند؟
هل یستوی الاعمی و البصیر؟
آیا نابیناو بینا یکسان هستند؟
آینۀ جادو اثر شهیدسید مرتضی آوینی خالق روایت فتح