تکاور حاج مهدی هداوند فرمانده یگان فاتحین تهران:
مجید شوخ طبع بود به همین جهت در نخستین جلسه آشنایی نظرم را جلب کرد. در میان صحبتهایم با نیروها چند بار شوخی کرد که خیلی جدی گفتم «اگر شوخی کردن را ادامه بدهی، بیرونت میکنم».
مجید در آن روز به پهلوی شکسته حضرت فاطمه (س) قسمم داد تا او را اعزام کنم، اظهار کرد: من را در آغوش گرفت و گفت «با من دعوا کن. کتکم بزن ولی بیرونم نکن. تو را به حضرت فاطمه (س) قسم میدهم تا من را اعزام کنی.» گفتم آنجا جنگ است شوخی که نیست، اما باز هم با شوخی سعی کرد تا نظرم را جلب کند. با تایید انجام شده و اصرارهایش راضی به اعزامش شدم. این قسم مجید در لحظه شهادت حالم را بد کرد چون 4 تیر به پهلویش اصابت کرده بود.