Quantcast
Channel: شهید قلب تاریخ است
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

چشم دارم در راه

$
0
0
 

خانه دلتنگ غروبی خفه بود 
 مثل امروز که تنگ است دلم 


 پدرم گفت چراغ 
 و شب از شب پر شد 


 من به خود گفتم یک روز گذشت 
 مادرم آه کشید 
 زود بر خواهد گشت 


ابری هست به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد

 
 که گمان داشت که هست این همه درد 
 در کمین دل آن کودک خرد ؟
 آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور 


من نمی دانستم 
 معنی هرگز را
 تو چرا بازنگشتی دیگر ؟


 آه ای واژه شوم
 خو نکرده ست دلم با تو هنوز 


 من پس از این همه سال 
 چشم دارم در راه 


که بیایند عزیزانم آه.... 

 

هوشنگ ابتهاج


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1417

Trending Articles