این دو سه هفته سرمان خیلی شلوغ بود مطالب زیادی را می خواستیم بنویسیم که زمانش گذشت مثلا اینکه پدر دو شهید ویک جانباز هفتاد در صد بنام رضاییان فوت کرده وکسی گوشش هم بدهکار نبود که مجید رضاییان بیش از ده بار مجروح ویک بار یک چشم وباردیگر چشم دیگرش را از دست داد ودر یک روز در شلمچه دو برادرش وپسر عمویش شهید وخود به شدت مجروح شد وحالا ۲۷ سال است که فقط با چشم باطن می بیند.همه به فکر هیئت هسته ای بودند در حالی که سالی که نکوست از بهارش پیداست.
|
کسی توجه نکرد در هیئت رزمندگان شمیران از صبح زود هزاران جوان جا می گیرند وتا بعد از ظهر که حاج محمود کریمی که هم پدر وهم برادرش شهید شده اند بیاید وبرایشان در کنار تربت پاک ۵۵۵ شهید گلزار امامزاده علی اکبر چیذر بخواند ثانیه شماری می کنندو هر روز بعد از ظهر دهها هزار نفر می آیند عشقشان را به شهدا نشان بدهند.
کسی توجه نکرد رسول خلیلی ومحمد مرادی چطور در دفاع از حرم زینب سینه سپر کردند وبه شهادت رسیدندو بچه هایشان....یا صاحب الزمان.همه به فکر مذاکرات هسته ای بودند شاید برای اینکه سکه دو ریال ارزانتر شود ویا ...
بالاخره نتیجه اعلام شد استعمار گران به کام خود رسیدند ومثل همیشه کلاهی گشاد به سرمان رفت آن هم به برکت نوکرانی که سرنوشت دفاع مقدس را در چند ماه آخر بدانگونه رقم زدند
از همه مسخره تر چهره به ظاهر ناراحت نخست وزیر اسراییل بود که ته دلش شادی موج می زد ولی ظاهرا می خواست نشان دهد که از این توافق ناراحت است
طلا نیز فورا ارزان شد و حلا بای شراب پیروزی نوشید...
ظریف در سال ۱۳۷۰ به من گفت اگر شعار مرگ بر آمریکا واسراییل و انگلیس را نخواهیم چه باید بکنیم و بالاخره هم کار خودش را کرد.
اما یک نکته را باید متذکر شد :
فرزندان روح الله تا نابودی کامل اسراییل و استعمار گران دست از مبارزه نخواهند کشید و به هیچ وجه معتقد نیستند که نتایج بدست آمده در این گفتگوها مطلوب مقام معظم رهبری یعنی حضرت آیت الله خامنه ای است
لذا گوش به فرمان ولایت ودر کمین حرکتهای سازشکارانه سست عنصر های موج سوار خواهد بود وایمان دارند که پیروزی نهایی از آن جبهه حق است.